بی هیچ درنگی...
با تو می گویم و برایت می نویسم...
نگاه خسته منتظرانت،هرصبح،به طلوع خورشید است...تا طلوعت رانظاره گر باشند.....
متی ترانا و نراک؟؟؟؟.........
از من نخواه که یک سره و یکریز....نگویم از برایت .....
درچشم بر هم زدنی،روزی میرسد،که دیگر نتوانم ،بگویم،از برایت!
کلمات کلیدی: