سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و آنگاه که از خبّاب یاد کرد فرمود : ] خدا بیامرزاد خبّاب پسر أرتّ را . به رغبت اسلام آورد و از روى فرمانبردارى هجرت کرد و به گذران روز قناعت ، و از خدا راضى بود و مجاهد زندگى نمود . [نهج البلاغه]
همه چی از همه جا از همه کس

نقطه اوج

چشم به کبوتر سفیدی داشت که در آسمان بالا و بالاتر می رفت ، تا جایی که نقطه سفیدی شد ، در بیکران .

برادرش  گفت : گردنت خسته نشد ؟....

 و جواب شنید:کاش منم می تونستم .

و چند روز بعد پرید ...بالاتر از همه،.... تا عند ملیکِِ مقتدر...


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی عرب حجی 91/4/17:: 8:45 صبح     |     () نظر